پس از ۱۰ سال کشمکش؛ سرانجام یادداشتهای جلال آل احمد منتشر میشود
تاریخ انتشار: ۱۳ آذر ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۹۲۲۰۲۰۱
به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، اردیبهشت سال 93 بود که ویکتوریا دانشور خواهر و وارث مرحوم سیمین دانشور منزل مشترک جلال و سیمین را برای تبدیل شدن به خانه موزه به شهرداری فروخت و در حین اثاث کشی اعلام کرد که مقداری از دستنوشتههای آل احمد پیدا شده است.
دستنوشتههایی که پس از مرگ جلال 3 نسخه از آنها تهیه شده و در اختیار سیمین دانشور، شمس آلاحمد و پرویز داریوش قرار گرفته بود اما به مرور زمان و فوت هر سه نفر، سرنوشتی از این دستنوشتهها در اختیار نبود.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
خاطرات یا یادداشتهای روزانه جلال آل احمد، مشتمل بر 2150 صفحه در چهار دفترچه است که در سال 93 پس از کشف محمدحسین دانایی خواهرزاده جلال آل احمد شد، در همان سالها حاشیههای بسیاری بر سر انتشار این یادداشتها وجود داشت و وراث بر سر انتشار این یادداشتها تفاهم نداشتند. در نهایت تعداد محدودی از یادداشتها در رسانهها منتشر شد.
حالا قرار است موسسه انتشاراتی اطلاعات این یادداشتها را در چند مجلد به صورت کامل منتشر کند. انتشار این یادداشتها چند هفتهای است به صورت پاورقی در روزنامه اطلاعات آغاز شده است و قرار است جلد نخست این یاددشتها تا پایان سال از سوی انتشارات اطلاعات منتشر و روانه بازار نشر شود.
محمدحسین دانایی خواهرزاده جلال آل احمد در این باره به تسنیم گفت: این یادداشتها از تاریخ 18 مرداد 1334 شروع و تا حدود 20 ماه قبل از درگذشت جلال یعنی تا سوم دی ماه 1346 ادامه دارند. در این یادداشتها، اطلاعات فراوانی وجود دارند، اعم از اطلاعات عمومی مربوط به اوضاع و احوال سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی ایران و جهان، تا اطلاعات خصوصی مربوط به روابط دوستانه، امور خانوادگی و احوال شخصی و حالات روحی جلال آلاحمد، معاصران و معاشرانش.
وی ادامه داد: بدون تردید، این اطلاعات میتوانند کلید فهم بسیاری از مسائل مربوط به زندگی و زمانه جلال آل احمد و اطرافیانش باشد.
دانایی درباره روند انتشار یادداشت های جلال گفت: بعد از 10 سال موفق شدیم این یادداشتها را برای انتشار آماده کنیم، ابتدا قرار شد تا روزنامه اطلاعات برخی از این یادداشت ها را به صورت پاورقی هر روز یک ستون چاپ کند، تاکنون 20 شماره از روزنامه همراه با یادداشتهی جلال منتشر شده است.
انتشار یادداشتها در 5 مجلد
وی با بیان این مطلب که پیشبینی ما انتشار یادداشت های جلال در 5 مجلد است، گفت: جلد نخست این مجموعه تا پایان سال منتشر میشود. یادداشتهای روزانه مرحوم آل احمد به نظر من و بسیاری از صاحبنظران شاهکار جلال است، اگر ما موفق به انتشار این مجموعه شویم، یک اثر جدید و ژانر جدیدی را از جلال توانستیم به جامعه ادبی کشور عرضه کنیم، چون بسیار قویتر، صریحتر و جامعتر از سایر آثاری است که تاکنون از این نویسنده منتشر شده است. این یادداشتها آینه شفاف و تمامنما از زندگی و زمانه مرحوم آل احمد است و تمام جزیئات و مناسبات داخلی خود را با بقیه نویسندگان وروشنفکران افشا کرده است. از خلال این یادداشتها ما میتوانیم بساری از پشت پرده فعالیتهای سیاسی، فرهنگی و اجتماعی دهههای 30 و 40 را کشف کنیم، اطلاعات مهمی که میتواند تحلیل دقیقتری از تاریخ کشور به دست دهد.
دانایی گفت: من معتقدم در این مدت آنچه که ما به دست آوردیم یک آل احمد دستکاری شده و غیرواقعی بوده است، چه چهرهای که موافقان از جلال ساختند و چه چهرهای که مخالفان از او ساختند، هر دو افسانهای بوده و تحت تاثیراحساسات یا عشق مفرط یا نفرت مفرط بودند. انتشار این یادداشتها هر دو گروه را هدایت به سمت حقیقت آل احمد میکند، نه آنچنان که موافقان میگویند، فرشته، معصوم و بیگناه بود و نه آن چنان که مخالفان میگویند، دیو و شیطان بود، جلال انسانی بود عین همه ما.
یادداشتها مهمترین میراثی است که از جلال مانده
خواهرزاده جلال ادامه میدهد: جلال در این یادداشتها هم از خودش انتقاد میکند و نقاط ضعف خود را منعکس میکند و هم خود را هدایت میکند، این یادداشتها درسهای بزرگی است که میتواند بهترین میراثی باید که از آل احمد وجود دارد. جلال در این یادداشتها راه زندگی کردن موفقیتآمیز، آبرومندانه و شرافتمندانه رابه ما یاد میدهد.در این یادداشتها جلال درباره 2700 نفر صحبت میکند، اعم از متفکران و شخصیتهای ایرانی تا متفکران و فلاسفه خارجی.
وی در پاسخ به اینکه تصاویر دستنوشتهها نیز در کتاب منتشر میشوید یا خیر؟ گفت: بنده نظرم این بود که کل دست نوشتهها را به اضافه متن چاپ کنیم، اما موسسه اطلاعات گفت که هزینه چاپ سه برابر خواهد شد، بنابراین توافق کردیم 20 تا 30 صفحه از قسمتهای مختلف را به عنوان نمونه بگذاریم، ولی فایل کامل دست نوشتهها را در سایت کتابخانه ملی و موسسه اطلاعات قرار دهیم. هر جلدی که منتشر شود، بالافاطه فایل الکترونیک را در سایت مرجع میگذاریم.
دانایی در پاسخ به اینکه چه شد که بعد از 10 سال انتشار یادداشتهای جلال ممکن شد و آیا وراث بر سر انتشار به توافق رسدهاند؟ گفت: موانع دو دسته بود، یک دسته موانع حجاب معاصرت بود و ناشی از حضور افرادی که در همان عصر زندگی میکردند و طبیعتاً بد و خوب و عیب و حُسن این افراد در این مجموعه آمده است، من شخصاً حجلهای نداشتم تا وقتی این چند نفر در قید حیات هستند، یادداشتها را منتشر کنم، من باب احترام این کتاب را منتشر نکردیم، چون جلال صریح بود و نقاط ضعف را نیز میگفت.
مدیر موسسه اطلاعات اطمینان خاطر داد که یادداشتها بدون سانسور منتشر شود
وی ادامه داد: مانع دوم بحث ممیزی بود، من نگران بودم بخشهایی از این کتاب از بین برود و خانواده و وراث ال احمد تاکید داشتند در صورتی به چاپ کتاب موافق هستند که بدون کم و کاست منتشر شود، خوشبختانه از جناب آقای صالحی مدیر موسسه اطلاعات به من اطمینان خاطری داده شد که فقط برخی کلمات رکیک من باب رعایت ادب اجتماعی حذف میشود و به جای آن از ... استفاده میشود. که به همین شیوه نیز در روزنامه اطلاعات منتشر میشود.
محتوای برخی از یادداشتهای جلال
دانایی پیش از این درباره محتوای برخی از این یادداشتها گفته بود، جلال آلاحمد در جایی از این یادداشتها از قرار ملاقاتهایی میگوید که اسلام کاظمیه بین او و دکتر علی امینی برقرار میکرد. به گفته جلال، علی امینی در زمانی که سوداهای سیاسی خاص خودش را در سر داشت، به دنبال آن بود که یک پایگاه سیاسی هم در میان فرهنگیان و جامعه روشنفکری کشور داشته باشد. به قول جلال، «دنبال الاغ هایی میگشت که پالانشان بزند و سوارشان بشود!» همین خیالهای خام را افراد دیگری چون مصطفی مصباحزاده، مؤسس و مدیر روزنامه کیهان هم داشتند. به گفته جلال، مصباح زاده در این فکر بود که به حلقه افراد معترض به حکومت که کانونشان منزل جلال بود، نفوذ کند و شاخ آنها را بکشد. البته نه به سبک و شیوه ساواک، بلکه به شیوه خودش!
جلال در این خاطرات روایت میکند که مصباحزاده برای اجرای این سناریو از ابراهیم گلستان استفاده میکند، چون جاهطلبیهایی داشت و برای برآوردن آرزوهایش حاضر بود مرتکب چنان کارهایی بشود. سناریوی مصباحزاده در این مورد تجمیع «کیهان ماه» بود. اما وقتی که حضرات، از جمله خلیل ملکی و جلال آلاحمد توسط گلستان از این خواسته دکتر مصباح زاده خبردار میشوند، جواب منفی میدهند و خود گلستان را هم به باد ملامت و سرزنش میگیرند که چرا گول «حق التعلیف!» کلان را خورده و اجازه داده است که بازیچه دست مصباح زاده بشود.طبق یادداشتهای جلال، در آن زمان، افرادی چون صادق چوبک، رسول پرویزی، پرویز ناتل خانلری و احسان یارشاطر جزو حلقههای ضعیفی بودند که نظام شاهنشاهی میکوشید تا از طریق آنها به جبهه قوی نویسندگان و فرهنگیان کشور نفوذ کند و مخالفان و منتقدان خود را از کار بیندازد یا از پا درآورد.
مطابق روایت دانایی از دستنوشتهها جلال، یک نمونه دیگر از این دست اقدامات رژیم، ماجرای تلاش فرح پهلوی برای برگزاری یک کنگره نمایشی است به نام «کنگره نویسندگان ایران» در سال 1346 و با مشارکت و صحنه گردانی افرادی که نامشان را بردیم. اما جلال و همراهانش به موقع وارد صحنه میشوند و با انتشار یک اعلامیه و افشاگریهای بعدی، چنان پته کنگره کذایی را روی آب میریزند و آبروریزی میکنند که حضرات از خیر برگزاری کنگره میگذرند، ولی جلال و دوستانش باز هم دست برنمیدارند و همین قضیه را به یک نقطه عطف تبدیل میکنند برای تأسیس «کانون نویسندگان ایران» در سال 1347 که اولین تشکل صنفی اهل قلم در ایران بود.
منبع: خبرگزاری تسنیممنبع: قدس آنلاین
کلیدواژه: انتشار این یادداشت ها انتشار یادداشت ها یادداشت ها یادداشت ها یادداشت های جلال موسسه اطلاعات دست نوشته ها جلال آل احمد مصباح زاده
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.qudsonline.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «قدس آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۹۲۲۰۲۰۱ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
یادداشت مهرداد خدیر / این مرد طراح لایحه عفاف و حجاب است /او در چه سمتهایی مشغول به کار بوده است؟ /آن اقبالی این اقبالی نیست!
خیلیها دوست دارند بدانند لایحۀ حجاب و عفاف را کی نوشته که این قدر شورای نگهبان به آن ایراد شرعی و قانونی میگیرد؟ روشن است که یک روحانی و فقیه آشنا با شرع آن را ننوشته و گرنه این همه مشکل شرعی نداشت و آقای حسین شریعتمداریِ کیهان را هم به این نتیجه نمیرساند که قانون (لایحه نهایی نشده) را بگذارید کنار و با همین طرح نور (گشت ارشاد - ۲ نیروی انتظامی) جلو بروید. فرمانده کل فراجا هم از حرکت بیدرنگ به جانب «عفت اسلامی» سخن گفته و به قانون خاصی استناد نمیشود. آنچه یک نماینده مجلس هم هر از گاهی میگوید پیشنهادهای محدود کننده اوست و هنوز تصویب و نهایی نشده.
به گزارش صدای ایران از عصرایران، اما این لایحه را کی نوشته؟ یک فقیه؟ نه! یک خانم؟ نه! چهرۀ اصلی این لایحه آقایی است به نام ابوالفضل اقبالی که سال ۸۸ و در گرماگرم التهابات انتخابات لیسانس علوم اجتماعی خود را از دانشگاه علامۀ طباطبایی گرفت و ۸ سال بعد موفق شد در رشتۀ مطالعات زنان فوق لیسانس خود را از دانشگاه غیر دولتی خوارزمی دریافت کند.
از گشت ارشاد تا چادر المیرا، زنان در دنیای وارونه، ساخت اجتماعی طلاق توافقی...
نگاهی به مشاغل او بعد از دریافت مدرک و حتی حین دانشجویی نیز نشان میدهد در جامعه به مفهوم عام آن کار و زندگی نکرده بلکه در نهادهای مختلف حکومتی و نه حتی دستگاههای اجرایی دولتی (دستکم تا پیش از روی کار آمدن دولت ابراهیم رییسی) مشغول بوده است: معاون رصد و پایش موسسه بینا وابسته به سازمان تبلیغات، مدیر روابط عمومی ستاد امر به معروف و نهی از منکر، کارشناس کودک و نوجوان سازمان رسانهای اوج، دبیر کارگروه زنان در مؤسسۀ اشراق وابسته به بنیاد خاتمالاوصیا و سرانجام در دولت آقای رییسی وارد دولت میشود (ستاد حجاب و عفاف وزارت کشور).
چون در برخی گفتگوها از او به عنوان «آقای دکتر» یاد میشود بررسیها حاکی از آن است در دانشگاه علوم تحقیقات دانشگاه آزاد وارد تحصیل در مقطع دکتری جامعه شناسی شده، اما ادامه نداده و گویا به تازگی در دانشگاه تهران از سر گرفته است.
ویژگی آقای اقبالی این است که مانند امامان جمعه به شرع استناد نمیکند (هر چند آقای علمالهدی مشهد هم به تازگی از شاهنامه گفت و این شعر را خواند: "منیژه منم، دُختِ افراسیاب/ برهنه ندیده تنم آفتاب" و تفاخر دختر افراسیاب به بیژن درباره جایگاه طبقاتی خود را بیتوجه به ابیات قبل درباره شادنوشی این دو را به حساب الگوی حجاب و پوشش گذاشت!) یا به قانون. چون قانون را خودش نوشته و در گیر و دار رفع اشکالات شرعی است. از این رو تعابیر خاص خود را به کار میبرد کما این که به تازگی در برنامه تلویزیونی «بدون گارد» گفت:
«تحمل مخالف، رفتار اخلاقی است، اما بیحجابی مزاحمت برای ماست و تحمل مزاحم رفتاری انفعالی است». تعابیری که ما به ازای شرعی و قانونی ندارد.
پیشتر در مناظره با دکتر احمد بخارایی - جامعه شناس- هم وقتی مجری پرسید: "با توجه به این که برای سلبریتیها جریمههای بیشتر تعیین کرده اید آیا نباید نگران بود این رفتارها به مهاجرت بینجامد؟ " او پاسخ داد: جریمههای آنان را بیشتر تعیین کردیم، چون رفتارشان تبعیت اجتماعی دارد ولی اگر هم به مهاجرت بینجامد، خوب بینجامد!
منتها بلافاصله اضافه کرد: البته قدم هنرمندان روی چشم ما! انگار او میزبان و مالک است و دیگران قرار است وارد قلمرو او شوند. در فضای مجازی هم در واکنش گفته شد: قدمتان روی چشم برای فردی بیرونی به کار میرود. یک ایرانی متولد ۱۳۶۲ که نماینده اقلیت جامعه است (به گواه انتخابات ۱۴۰۰ و ۱۴۰۲) نمیتواند به ایرانیان دیگر بگوید قدمتان روی چشم! چون این خاک که متعلق به اوی تنها نیست! بحث انگیزترین سخن او، اما باز در همان مناظره با دکتر احمد بخارایی بود که در آن گفت:
بی حجابی جلوی حرص و ولع را میگیرد در حالی که هر چه افراد حریصتر و گرمتر و پرقدرتتر و ولع بیشتری داشته باشند برای تشکیل خانواده مصممتر میشوند و اگر در غرب خانوادهها واقعی نیست به خاطر این است که ولع ندارند و بعد از آن آماری ارایه داد.
هنگامی که مجری گفت، چون این آمارها را مراکز رسمی و حکومتی منتشر میکنند برخی در آنها تشکیک میکنند او این گونه پاسخ داد: آمارگیران پژوهشگاه فرهنگ و ارتباطات ظاهری کاملا مردمی دارند. با یک من ریش و انگشتر و یقه آخوندی که آمار نمیگیرند.
این که یک آقا و همکاران غالبا مرد او و نه خانمها متولی طراحی و دفاع از لایحه حجاب هستند و تحصیلات فرد هم نه در فقه و حقوق که در زمینه علوم اجتماعی است ولی ماحصل صبغه مجازات دارد و ادبیاتی که به کار میگیرد مطلقا شبیه فقیهان و حتی واعظان یا حقوقدانان نیست در حالی که به شرع و قانون استناد میشود مورد توجه ناظران قرار گرفته و روشن شده بنای او بر دو اصل است: یکی این که حجاب کم یا بیحجابی حرص و ولع تشکیل خانواده و ارتباط مشروع را از بین میبرد و دوم این که «مزاحم ما هستند». [این «ما»را هم توضیح نداده مشخصا شامل چه کسانی میشود؟
همه مردم ایران که بار تامین نصف بودجه دولت را با پرداخت انواع مالیات بر عهده دارند یا تنها همفکران ایشان؟]با این اوصاف این سوال هم قابل طرح است که چرا آقای رییسی، ابوالفضل اقبالی را برای معاونت زنان و خانواده انتخاب نکرده با توجه به این که خانم خزعلی معاون کنونی بارها گفته اولویت خانمها باید خانه و خانواده باشد و طبعا این قاعده شامل خود خانم انسیه خزعلی هم میشود.
در تاریخ معاصر ایران یک ابوالفضل اقبالی دیگر هم البته داریم که ربطی به حجاب و زنان نداشت و ۱۶ سال قبل از تولد این ابوالفضل اقبالی درگذشته و او نماینده آستارا در دوره ۲۱ مجلس شورای ملی بود و مدتی قائم مقام دکتر حسین خطیبی در جمعیت شیر و خورشید سرخ ایران.
آقای اقبالیِ مورد نظر این نوشته، اما جایی قائم مقام نبوده او مدیر عامل موسسه فرهنگی هنری بصیرت است.